مصمم قدم بردارید...

ساخت وبلاگ
این حجم از بیخیالی دقیقا زمانی تو وجودم شکل گرفت که فهمیدم هیچ چیز مثل سابق نمیشه.البته این به معنای نا امیدی من از اینده نبود فقط خسته بودم اونقدر خسته که نای تلاش نداشتم تا برای بهبود حال خودم دست به کار بشم...

نورهای امید رو از دور حس میکردم اما قدمهایی که واسش برداشتم شاید کوتاه بودن و من جا زدم....

زمان طلاست خیلی با ارزشه از دست دادنش بازگشتی نداره و فقط باعث میشه حسرت انجام ندادن خیلی کارها و فعالیت ها توی دلت بمونه...

اگه کسی رو دوست دارین بهش بگین...

عزیزانتون بغل کنید و بهشون بگین چقدر وجودشون واستون با ارزش و مهمه...

خودتون به خلوت و کارهایی که دوست دارید دعوت کنید...

به هرحال هرچقدر هم یه روز بهت بگن هنوزم دیر نشده...

بازهم خوشایند نخواهد بود واستون چون در درون خودت اون انتظاری که قبلا از خودت داشتی براورده نشده و حتی ممکنه الان دیگه از انجامش بترسی...

دنیامون با ازیاد در استفاده از فضای مجازی و خوابیدن زیاد نابود نکنیم...

 دنیاتون کنار ادمای واقعی زندگیتون بسازید کسانی که تو لحظه هاتون هستن و وجودشون حس میکنید...

لطفا حتی اگر منفی هستید انرژیتون به بقیه منتقل نکنید...موج انرژی منفی واقعا گیرایی داره...

وانمود کردن به مثبت بودن و خوب بودن لازمه بهتر کردن زندگی خودمون و اطرافیامونه....

این متن نوشتم اول برای اینکه جلوی چشم خودم باشه...نمونه ای از اشتباهات کوچک خودم و دوستای صمیمیم نوشتم شاید یاد گرفتم ترکشون کنم.کوچک اما مخرررب و خانمان سوز...

امروز روز دوم سکوت من بود از ارامشم خوشحالم...چون نمیخوام باعث بد شدن حال بقیه بشم.

+این متن خیلی ناقصه ولی فعلا بیشتر از این نمیتونم بنویسم....

سرکوب احساس...
ما را در سایت سرکوب احساس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aroosak-f86 بازدید : 167 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 2:33